جادو چیست ؟
جادوی عام یا جادو در معنای کلّی، به معنای هر عمل عجیبی است. اصطلاح انگلیسی فنون سحرآمیز(به انگلیسی witchcraft) شامل قسمتی از این گونه پدیدههاست. و آن هم شامل جادوی خاص است.جادو یا جادوی خاص یا جادو در معنای جزئی(به عربی سحر و به انگلیسی Magic): فنّی ست مرموز برای اثر گذاری بر عالم مادّه با دخالت ارادهٔ جادوگر؛ چه ابتدایی باشد و چه برای خنثی کردن جادوی دیگری؛ چه هدف متعالی داشته باشد و چه پست، چه ورد بخواند، چه حرکاتی انجام دهد و چه از وسایلی استفاده کند.ورد خواندن و انجام عملیات بدنی، بدون کاربرد وسایل، سحر خوانده میشود. در اموری که جادوگر از وسایل یا موادّی استفاده کند، اطلاق طلسم مستعمل است.برای معرّفی جادو مطابق دانش شناسی کاربردی، واژهٔ جادو را باید از چند جنبه بررسی کنیم.
واژه شناسی
واژهٔ «جادو» در زبان پهلوی jâdug بودهاست. لیکن در پهلوی و نوشتههای کلاسیک فارسی از جمله شاهنامه کلمهٔ «جادو» به معنی شخص جادوگر است. عملی که این شخص انجام میدهد «جادوی» است که به معنی جادوگری است یعنی امروز به اشتباه «جادوی» را «جادو» میگویند و ناچار «جادو» را «جادوگر» میگویند. دو نمونه از کاربرد «جادو» در معنی اصیل آن ذکر میشود: در خوان چهارم رستم (زن جادو=جادوگر) در شاهنامه آمدهاست «چو آواز داد از خداوند مهر / دگرگونه گشت جادو (=جادوگر) بهچهر». در مثالی اخیرتر سعدی میگوید «همشیرهٔ جادوان (جادوگران) بابل / همسایهٔ لعبتان کشمیر»واژهٔ «magic» معادل انگلیسی آن است، که از واژهٔ «Magus» گرفته شده که در فارسی قدیم به موبدان ستاره شناس آیین مهر پرستی یا میتراییسم نام «maguš» یا «مجوس» گفته می شد که یعنی «مربوط به منطقه Medes». که Medes نیز خود به معنی «قلمرو ماد» است. پس از فتح ایران، اعراب، زردشتیان را مجوس می خواندند و این واژه همچنان به همین معنی به کار می رود.واژهٔ «مجیک» با حروف فارسی در نوشتههای کهن ایران به چشم می خورد. مثلاًاوستا کتاب مفدس زرتشتیان اشاره به مغها (روحانیون مهر پرستی)دارد که بعد ازآموزشهای مجیک به سطح ماگی یا مجیکن نایل میشدند.به طور روشن مشخص نشده که واژه مجیک ایرانی میباشد یا نه. از طرفی شواهد و مدارک زبانشناسان و تکرار این کلمه در نوشتهها حکایت از ایرانی بودن آن دارد؛و از طرف دیگر تا کنون کسی جواب روشنی به منشاء این کلمه در زبان اوستایی نداده است.
افسونگری
افسونگری یا جادوگری یا جادوی عام (به انگلیسی: Witchcraft) در معنای کلّی، به معنای هر عمل عجیبی است. افسونگری در مردمشناسی، دین و اسطورهشناسی عملی بود که جادوگر به وسیلهٔ جادو یا کارهای فراطبیعی کارهای خود را پیش میبرد.در دوران پیش از مدرن در اروپای مسیحی اعتقاد بر این بود که جادوگران با شیطان در تماس هستند و از نیروی وی برای آسیب رساندن به مردم و اموالشان استفاده میکنند. در میانه سده ۲۰ میلادی جادوگران خوب و بد با هم در جنگ بودند. اعتقاد بر اینکه جادوگران مضر هستند به صورت یک ایدوئولوژی فرهنگی در میان مردم شایع بود. اعتقاد به جادوگرها باعث شد که افرادی به عنوان شکارچی جادوگر به وجود بیایند که این افراد هنوز در بعضی از اقوام به خصوص در آفریقا به عنوان مثال در اقوام بانتو دیده میشوند.